دختر قشنگ من

  پرنسس مامان عید فطر 90 همه خونه مامان بزرگ بودیم و کلی با پسر عمو عماد شیطونی کردین تو این عکسم پشت پرده اش خیلی ناجوره چون من و بابایی خودمون رو کشتیم تا شما دو تا وروجک یک نظر به ما کنید  ...

                 سلام به همه ببخشید اینجا یکم اخم کردم اخه من خواب بودم مامانیم هر چی صبر کرده تا من بیدار شدم ولی به خاطر همینم مامانم بی معرفتی کرده منو بخاطر یک عکس بیدار کرده البته منم جبران کرم گفتم حالا که دلت تنگ شده دوست نداری من بخوابم تا نصفه شب در خدمت شما هستم ...

دخمل شیرینم مامانی بلاخره یک تصمیم گرفت و من از امروز تمام وقت در خدمت شمام حالا در مورد حقوقش بعدا با هم کنار میاییم  یکم سخت بود بخاطر همونم یکم طولش دادم تا بعدها پشیمون نشم و الان خیالم خیلی راحته و فکر میکنم بهترین تصمیم رو گرفتم الببته دلم برای همکارام تنگ میشه که باهم دیگه بهشون سر میزنیم  اونوقت توام میبینی چه همکارای مهربونی دارم . حالا هر وقت شما بزرگ شدی و اجازه دادی من دوباره بر میگردم سر یک کار جدید که سرم گرم شه و حوصله ام سر نره . الان که دارم اینا رو برات مینویسم خونه مامان جونیم و اولین عید فطر عسل منه و شما داره حسابی بهت خوش میگذره چون به بهانه عید فطر شال و کلاه کردی و همش مهمونی ...

عزیزم اینجا هم سرما خوردی و حسابی تب داری هم همچنان داری مقاومت میکنی که نخوابی . ساعت 12 شبه بخواب خوب . قربون اخمات بره مامان . ...

فندقم یکم که کوچکتر بودی تو اشپزخانه سرت به اسباب بازیات گرم میشد و مامانی به کاراش میرسید ولی دیگه تو اشپزخانه هم ارامش نداریم اینقد که خانوم خوشگل ما فضول تشریف دارن                                       اونم از وضعیت لب و لوچت که هلو رو به همه جات مالوندی هلو بودی هلوتر شدی . دوست دارم گل منگولی من ...

...

...

عسل خانوم اینجا حسابی سرما خوردی و تعطیلات اخر هفته منم با تحمل بد اخلاقی شما سپری شد . ...

...