نامه ای به دخترکم
عزیزم خوشگلم مامانی خیلی دوست داره همیشه پیش تو باشه همیشه مواظبت باشه همیشه و هر زمان صورت مثل ماهتو ببینه مامانی ارزوشه تو رو تو دانشگاه ببینه ببینه که تو برای خودت کسی شدی و ارزوشه تو رو تو لباس سفید عروسی ببینه و خیلی ارزو های دیگه ولی برای همه اینا هنوز خیلی مونده و دخمل گل من الان رو تخت مامان باباش خوابیده و منم کنارت رو تخت نشستم و دارم اینا رو مینویسم نمیدونم چرا ولی دلم خواست بهت بگم که اگه یک روزی مامانی رفت پیش خدا و تو و بابایی تنها موندین بدون که همه عشق مامان بودی نفسمی عزیزم سعی کن دخمل خوبی باشی و همیشه بدونی که خدا همیشه مواضب فرشته هاشه و هیچ وقت اونا رو تنها نمیزاره هر وقت دلت گرفت با بابایی درد و دل کن و اگه نبود بدون خد...
نویسنده :
مامان ایلین
23:59